امام صادق ( ع ) فرمودند: ((مردم را به اعمال خود بخوانید نه به زبان خویش))
گرایش آدمی وبه خصوص کودکان به تقلید یکی از عوامل اساسی در ارتکاب به اعمال نیک و یا فساد وتبه کاری است. این گرایش وقتی به صورت مشاهده باشد به مراتب اثرش از شنیدن بیشتر خواهد بود. بنابراین مشاهده اعمال نادرست دیدن صحنه های جنائی و آدم کشی ها در فیلمها، تلویزیون و ...جرات جسارت آنان را در ارتکاب به معاصی زیاد می کند. از طرف دیگر دیدن صحنه های که حاکی از گذشت و فداکاری باشد می تواند موجبات گرایش فرزندان را به کارهای نیک فراهم کند.
باتوجه به مطالب فوق والدین گرامی در تمام مراحل وبه خصوص در این مرحله حساس تربیتی ( دوران اطاعت) باید توجه داشته باشند که به عنوان الگوی تربیتی فرزندانشان می درخشند لذا در تمام مراحل ، باید برای فرزندان خود مظهر عمل باشند نه مظهر حرف. والدین برای ایجاد صفات خوب و ترویج عادات مطلوب تربیتی در فرزندانشان باید عملاً اقدام کنند وبه صرف تذکر و توصیه شفاهی اکتفا نکنند و بدانند ومعتقد باشند که (( به عمل کار برآید به سخندانی نیست ))
تفاوتهای فردی: دراین جهان پهناور دو نفر انسان را عیناً مثل یکدیگر نمی توان یافت. خداوند هم در مورد خلقت آدمیان فرمود: (( به تحقیق که شما گوناگون آفریده شدید.))
والدین باید بدانند همانطور یکه فرزندانشان از لحاظ شکل ظاهری با دیگرکودکان متفاوتند از لحاظ هوش ، حافظه ، مهارتها، شخصیت ، استعداد های تحصیلی و غیره نیز با هم متفاوت هستند . بنابرین عدهای از کودکان در بعضی از شاخه ها پیشرفتهای چشمگیری دارند و دیگران از رقابت با آنها عاجز و ناتوانند. بعضی از لحاظ قوای بدنی پر تحرک و پیشرفتهایی در ورزش می کنند.بعضی از رشته های دیگر رغبتی از خد نشان نمی دهند ویا پیشرفتی ندارند.
والدین باید بر این باور باشند که این گونه تفاوتها بین کودکان موجب نقص آنان نیست. بلکه این تفاوتها امری کاملاً طبیعی است. لذا نباید توقع داشته باشند که فرزندان آنان در خانه ، مدرسه ، جامعه از هر لحاظ نمونه و بر جسته باشند ودر تمام دروس نمره بیست بگیرند. والدین باید آگاه باشند که هر کودک متناسب با قوای دماغی ، استعدادهای ذاتی ، علایق و رغبتها، امکانات و عوامل دیگر رشد می کند.
والدین باید در پیشرفت تحصیلی فرزندانشان حداقل دونکته را در نظر داشته باشند اول اینکه سعی کنند به طریق مختلف استعدادهای که خداوند در فرزندانشان به ودیعه گذاشته کشف و شکوفا کنند. کشف وشکوفائی استعداد از طریق مشاهده وبررسی استعدادهای خاص وسیله معلمان بصیر ،مشاوران تحصیلی آگاه و سایر پرورشکاران خُبره امکان پذیر است.
نکته دوم این است که پیشرفتهای هر کودک را باید نسبت به خودش بسنجیم . بدین معنی که نمرات درسی، پیشرفتهای تحصیلی، رشد جسمانی ، مهارتهاو.... هر فرد را باید نسبت به نمرات درسی ، پیشرفت تحصیلی ، رشد جسمانی و مهارتها قبلی او بسنجیم و معین کنیم که آیا امروز نسبت به دیروز پیشرفت کرده یا نه ؟ متاسفانه یکی ازاشکالات بزرگ آموزشی ما این است که دانش آموزان را در یک کلاس نسبت به یکدیگر می سنجند . یکی از معایب این سنجش این است که افراد پس از مدتی کوتاه در کلاس به دستجات قوی، ضعیف و متوسط تقسیم می شوند و دسته ضعیف به زودی احساس می کنند که قدرت رقابت و درخشندگی در کلاس را ندارند. لذا دیگر انگیزهایی جهت کار وتلاش بیشتر در آنان به وجود نمی آید. در صورتی که اگر هر فرد نسبت به خودش سنجیده شود هر آن امیدواری او برای تلاش و کوشش بیشتر می شود، واین امید و تشویق او را برای برداشتن گامهای استوار و فعالیت مستمر وادار می کند.بنا بر این والدین باید از مقایسه فرزندانشان با افراد هم سن و سال او که در فامیل هستند جداً پرهیز کنند و هرگز نباید فرزندشان را به خصوص در امور علمی و آموزشی با دیگران مقایسه کنند واز همه مهمتر از سرزنش و سرکوفت زدن به فرزندان در مقایسه با دیگران جداً خوداری نمایند. توضیح آنکه الگو و سرمشق شرایط دقیق وخاص خود را دارد . اگر الگویانتخاب شده شرایط لازم را نداشته باشد کارساز نبوده و مشکلاتی را هم به بار می آورد.
به امید روزی که فرزندان این مرز و بوم با اصول تربیتی مناسب به بار آیند.
مکن در این چمنم سر زنش به خودروئی چنانچه تربیتم می کنند می رویم. (( حافظ ))
ازپرتو وجود والدین بصیر و آگاه استکه فرزندان می توانند صاحب عزمی راسخ ،ذوق واشتیاقی وافر، قوهقضاوت صحیح،کردار متناسب،آگاهی از مشکلات جهان ،شوق برای مفید و موثربودن و سازندگی در دنیا شوند وجهان را برای زندگی بشر مکان بهتری بسازند.